|
|
|||
بیانیه جمعی از فعالان سیاسی دوران گذار و لزومات استقرار دموکراسیمتنی که در زیر ملاحظه میکنید بر این اساس تدوین شده که اگر نظام جمهوری اسلامی بهر دلیل دچار اضمحلال و فروپاشی شد جنبش ضد استبدادی مردم ایران قادر باشد خلا ناشی از فقدان حکومت کنونی را با یک دولت دوران گذار پر نماید. دولت دوران گذاری که بایستی از هم اکنون از طرف جامعه مدنی برای گذار از استبداد دینی بسوی استقرار یک دموکراسی پارلمانی، برگزاری انتخابات مجلس موسسان را در دستور کار خود قرار دهد. ما امضاء کنندگان این متن پیشنهاد برگزاری «رفراندوم» را برای تعیین شکل حکومت، از هر طرف که باشد، بعنوان یک فریب تاریخی میدانیم وآنرا بر اساس تجربه شوم رفراندوم ۱۲ فروردین ماه سال ۱۳۵۸ در خدمت استقرار یک استبداد جدید ارزیابی میکنیم. «خدعه ای» که آن زمان از جانب آیت الله خمینی تدارک دیده شد و نظام جمهوری اسلامی را برای ما به ارمغان آورد، چهل سال است که دارد متداوما کشور ما را قدم به قدم بطرف یک فروپاشی محتوم سوق میدهد. از این لحاظ لازم میدانیم که این متن از هم اکنون در اختیار جنبش ضد استبدادی قرار گیرد تا اشتباه گذشته برای بار دوم تکرار نشود. ما پیشنهاد رفراندوم را به مثابه یک راهکار دمکراسی زمانی می پذیریم که قبلا بعنوان ماده ای از قانون اساسی در آینده توسط یک مجلس موسسان نهادینه شده باشد. در غیر این صورت آنرا بعنوان یک ابزار پوپولیستی مردود میدانیم و امیدواریم مردم ایران دوباره در هیجان و التهاب فریب پوپولیسمی تازه از راه رسیده را نخورند. بدون تردید این مردم ایران اند که با تعیین یک دولت دوران گذار این مهم را از طریق معتمدان خود به سرانجام میرسانند. در این میان ما وظیفه خود میدانیم به سهم خود با ارائه نظرات در شکل گیری این روند یاری رسانیم. در خاتمه لازم به یاد آوری است که امضای این متن توسط ما تدوین کنندگان آن به این معنا نخواهد بود که این «نقشه راه» تکمیل است و افراد و سازمانهایی که با امضاء آنرا تائید میکنند، حق هیچگونه دخل و تصرفی را در آن ندارند. بر عکس، ما معتقدیم که این متن میتواند هنوز غنی ترشود، ولی لازم و مهم میدانیم که در کلیت خود از حمایت و پشتیبانی طیف وسیع طرفداران دمکراسی و حاکمیت ملی پذیرفته شود.
مقدمه:
پرسش این است که در صورت وقوع خلاء قدرت کشورما، ایران دچار چگونه
سرنوشتی خواهد شد؟
ضرورت
تشکیل دولت دوران گذار برای نائل شدن به دمکراسی آزادیخواهان ایران در صد سال گذشته بارها تجربه کرده اند که نیروهای استبدادی همواره در صدد بوده اند با سوء استفاده از شرایط، چرخ تاریخ را به عقب بر گردانند: انجام کودتای رضا خان درسال ۱۲۹۹ که بعدها به شکل دیگری در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تکرار شد و یا انحصار قدرت در سال ۱۳۵۷ آیت الله خمینی که با باطل شمردن قانون اساسی دستآورد مشروطه آغاز شد، نشان میدهد که استبداد در کشور ما ریشه ای عمیق دارد و مستبدین و طرفداران دیکتاتوری حاضر نیستند به سادگی قدرت را به ملت ایران واگذار کنند.
تشکیل دولت دوران گذار برای ایستادگی در برابر این نیروهای ضد یا غیر
دموکراتیک تشکیل میشود و تا استقرار کامل دموکراسی در ایران با پایبندی
به اصول زیر اهداف خود را دنبال میکند: این دوران (دوران گذاراز نظام جمهوری اسلامی تا استقرار یک نظام سیاسی متکی بر مجلس شورای ملّی / دموکراسی پارلمانی) از نظر زمانی محدود بوده و لحظه ای آغاز خواهد شد که جمهوری اسلامی آخرین مرحله فروپاشی را پشت سر گذاشته باشد و پایان خواهد یافت زمانیکه مجلس موسسان قانون اساسی جدید را به تصویب رسانده و دولت دموکراتیک برمبنای آن انتخاب شده باشد.
دولت
دوران گذار بر چه پایه و اساسی مشروعیت پیدا میکند؟ خطر اینجاست که چنین «الگوئی» هنوز ازسوی گروههای موسوم به «آلترناتیو» بعنوان یک مدل موفق در تصرف قدرت مطرح میشود و تنها کمبودی که حس میکنند درخت سیبی است که رهبر کاریسماتیک زیر آن بنشیند و به مردم بگوید چه بایدکرد! آیت الله خمینی برای تاسیس حکومت خود رفراندوم فروردین ماه را برای مشخص کردن نام حکومت (و نه ماهیت آن) برگزار کرد و زمینه ای را فراهم ساخت تا مردم با شرکت خود دررفراندوم ۱۲ فروردین ماه ۱۳۵۸ با انتخاب نام جمهوری اسلامی عملا خود را از حق تعیین حکومت محروم نمایند.
دولت
دوران گذار چگونه تعیین میشود؟ باید از هم اکنون مردم را نسبت به ضرورت و نحوه شکل گرفتن دولت دوران گذار آگاه کرد تا بتوانند در موقعیت مناسب آینده سیاسی کشور را از طریق تعیین دولت دوران گذار رقم بزنند. سازمانها و گروههای سیاسی مخالف جمهوری اسلامی بنا به موافقت یا مقابله با چنین پروژه ای بین دو نظام سیاسی متضاد: یعنی دموکراسی و حکومت قانون یا استبداد و خودکامگی وارد صحنه میشوند.
دولت
دوران گذار و دشواری جلب حمایت اکثریت مردم از آن آیا جامعه مدنی (انجمنها، سازمانهای صنفی کارگری، معلمان، زنان ، هنرمندان، دانشجویان، دانشگاهیان و …) آن آمادگی را در خود می بینند که در روند تشکیل دولت گذار دخالت موثر و مسئولانه ای داشته باشند؟ حضور جامعه مدنی در کمک به زلزله زدگان از ایجاد یک همبستگی خود جوش حکایت از این میکند، که چنین آمادگی وجود دارد. برخی تحلیل گران این مشارکت وسیع را در کمک رسانی به زلزله زدگان به تغییر نقش شهروند از مشارکت مدنی به مدیریت مدنی تعبیرکرده اند. شواهد و قرائن از این حکایت میکند که جامعه مدنی پس از سرخوردگی از انتخاب حسن روحانی اکنون بدنبال آینده ای است که نظام جمهوری اسلامی در آن نقشی نداشته باشد. از طرف دیگر می بینند که حکومت ناتوان از غلبه بر بحرانهای خود ساخته قدم به راهی گذاشته است که سرنوشت محتوم آن فروپاشی است. با تائید دولت دوران گذار از جانب اکثریت، جلو گروههائی که برای تصرف قدرت روش هائی همچون خمینی را در سر می پرورانند، گرفته میشود. مقابله بااین گروهها که گسترش فقر را بهانه کرده نفرت و انتقام را در جامعه ترغیب و تشویق میکنند باید سرسختانه ایستاد. آنها سعی میکنند به شکل نیابتی خود را نماینده اکثریت مردم قلمداد کنند و در ایجاد تنش هیچگونه ابایی از اینکه حتی کار به جنگ داخلی، تجزیه و ویرانی بکشد، ندارند. چنین گروههایی زمانی اسلحه خود را کنار خواهند گذاشت که در برابر اکثریت قاطع مردم و جامعه مدنی مجال عرض اندام نداشته باشند.
۲۲ دیماه ۱۳۹۶ برابر ۱۲ ژانویه ۲۰۱۸
——
|
||||
|