بازگشت به صفحه اول  
 
 

جبهه ملی و امر سازماندهی

فراز و نشیبهائی که یک سازمان سیاسی با قدمت جبهه ملی ایران (۶۵ سال مبارزه علیه ارتجاع، استعمار و استبداد) پشت سرگذاشته تجربیاتی به همراه داشته که گاه با پرداختن هزینه هائی بسیار سنگین کسب شده است. این تجربیات برای آگاهی نسل جوان کنونی، از عضو گرفته تا هوادار، ضرورت دارد تا علاوه بر اهمیت دادن به امر سازماندهی، از تکرار اشتباهاتی که در گذشته صورت گرفته خودداری شود. متاسفانه در بین برخی از رهروان راه مصدق بی توجهی هائی به این امر مهم می بینیم که به نظر میرسد هنوز از غفلت هائی که در گذشته صورت گرفته، نیاموخته اند. اشاره ای مختصر را به فراز و نشیبهای تشکیلاتی ضروری می بینیم، بلکه این رهروان تجدید نظری در رفتار خود بنمایند.

 

همانطور که بارها در مورد پیدایش جبهه ملی شرح داده شده، آغاز شکل گرفتن این سازمان، برگزاری تحصنی بود که به پیشنهاد دکتر محمد مصدق و عده ای از نمایندگان وطن دوست مجلس شورای ملی بمنظور اعتراض به تقلب در انتخابات در دربار صورت گرفت. نمایندگان آزادیخواه مجلس برای اعتراض به فقدان نظارت بر صحت اجرای انتخابات دست به این اقدام زدند تا از دخالت دربار، بزرگ مالکان، روحانیت و بخصوص شرکت نفت ایران و انگلیس که عمال خود را به مجلس میفرستاد، جلوگیری نمایند. این ائتلاف نمایندگان در مجلس شورای ملی نام «فراکسیون میهن» را بر خود نهاد. آنها به تدریج به این نتیجه رسیدند که عامل اصلی گسیل داشتن نمایندگان فرمایشی به مجلس و پایمال کردن این مهمترین دستآورد انقلاب مشروطه، در حقیقت دولت فخیمه انگلیس و ایادی آن در دربار، مجلس و حوزه هائی میباشند که با استفاده از منابع مالی شرکت نفت به خریدن رای، تاسیس روزنامه و تطمیع ناظران انتخابات، مجلس شورای ملی را به ابزاری برای اعمال سیاستهای استعماری خود تبدیل نموده اند. حضور موثر دکتر مصدق در مجلس شورای ملی برای افشای این تمهیدات باعث گردید که مردم ایران متوجه معضل اصلی گرفتاری های کشور بشوند.

 

رهبری مبارزات ضد استعماری توسط دکتر مصدق، جواب به یک ضرورت تاریخی بود. حذف حاکمیت مردم و نفی استقلال سیاسی کشور و آزادی های مندرج در قانون اساسی، از زمانی که رضاخان تاج شاهی بر سر نهاد آغاز شده بود و با اشغال ایران توسط متفقین، کشور بطور کامل از مالکیت مردم در آمده و رشته امور عملا در دست قوای بیگانه قرار گرفته بود.

 

به تدریج این آگاهی که بدون کسب استقلال سیاسی و استقرار دمکراسی، ایران هیچگاه روی پیشرفت را نخواهد دید و هیچ ملتی نتوانسته در زیر سلطه خارجی به شکوفائی اقتصادی و ارتقا فرهنگی دست یابد، در بین روشنفکران توسعه یافت. مبارزات پیگیر دکتر مصدق از تریبون مجلس این آگاهی را در مردم نهادینه کرد. این باور که تنها راه استقلال قطع نفوذ انگلیس از طریق خلع ید از شرکت نفت ایران و انگلیس میباشد، بتدریج عمومیت یافت.

دکتر مصدق و جبهه ملی با پشتوانه اراده و خواست ملت ایران صنعت نفت را ملی کرده، به دخالت های استعماری انگستان درایران خاتمه دادند. پشتیبانی مردم از مصدق به وی امکان داد قدرت دربار را که مرکز دسیسه ها علیه مردم بود تضعیف نماید. پشتیبانی قاطع مردم در قیام سی تیر و شرکت گسترده آنها در رفراندوم، این تصور را در مسئولان جبهه ملی و رهبران احزاب متشکل در آن ایجاد نمود که با این نمایش قدرت، دست قدرتهای خارجی و عمال داخلی آنها برای همیشه قطع شده است. در این بین محاصره اقتصادی ایران و تلاش های همه جانبه ماموران اجنبی و نیروهای ارتجاعی برای نفوذ در ارتش، دربار، مجلس و روحانیت نادیده گرفته شد.

 

در آن زمان رابطه مسئولان احزاب متشکل در جبهه ملی و شورای رهبری با مردم و جامعه مدنی سازمان یافته و متشکل نبود. کودتاچیان بعد از اطمینان از این کمبود با تسخیر رادیو بعنوان تنها وسیله ارتباط حکومت ملی با مردم و با ویران کردن خانه مصدق و ایجاد جو ترور و خفقان از طریق براه انداختن دسته های اراذل و اوباش، پیروزی خود را جشن گرفتند. به موازات دستگیر نمودن دکتر مصدق و بازداشت وزیر امور خارجه دولت وی، دکتر حسین فاطمی، دستگیری های گسترده فعالان احزاب ملی آغاز شد.

 

آن عده از اعضای شورای مرکزی جبهه ملی که هنوز دستگیر نشده بودند، تلاش نمودند ارتباط گسسته با مردم را مجددا برقرار سازند که امری تقریبا محال بود. تبدیل جبهه ملی از یک ائتلاف پارلمانی با تکیه به مبارزات علنی و قانونی به یک سازمان مقاومت مخفی در آن جو ترور و سرکوب به آسانی ممکن نبود. اختناق گسترده، ممنوع شدن احزاب و سانسور شدید مطبوعات و به موازات آن اعدام دکتر حسین فاطمی، آغاز محاکمات دکتر مصدق و اعدام بسیاری از افسران وطن دوست، رابطه فعالان جبهه ملی با مردم را به امری غیر ممکن تبدیل ساخت. حکومت کودتا با سرکوب خونین دانشجویان در ۱۶ آذر ماه ۱۳۳۲ و دستگیری های گسترده در میان بازاریان و گروههای صنفی مشابه، نشان داد که با شدت جلو هرگونه فعالیت جامعه مدنی خواهد ایستاد.

 

برای فعالان جبهه ملی راهی جز کوشش برای حفظ موجودیت آن در مقابل انواع و اقسام موانعی که رژیم کودتا برای جلوگیری از فعالیت این سازمان ایجاد میکرد، نمانده بود. فعالان نهضت ملی در دوران طولانی استبداد سیاه و مانورهای فریبنده حکومت شاه، تنها میتوانستند جبهه ملی را حفظ نمایند و کوشش کنند تا در اعتماد مردم نسبت به اهداف جنبش ملی تزلزلی صورت نگیرد.

 

در دورانی که رژیم کودتا همه ساله ۲۸ مرداد را به عنوان «قیام فرخنده» مردم جشن میگرفت، همواره مسئله سازماندهی مردم برای مقاومت در برابر استبداد در دستور کار جبهه ملی قرار داشت و متقابلا تمام کوشش سازمان امنیت شاه مصروف این میشد که از آن جلوگیری نماید. غیر از دوره ای کوتاه که جبهه ملی توانست بطور نسبی آزادی عمل پیدا کند (متینگ در میدان جلالیه) این سازمان امکان فعالیت علنی و آزاد را نداشت. رهبران آن همیشه تحت تعقیب بودند و به تناوب دستگیر میشدند.

 

تلاش جبهه ملی برای سازماندهی مجدد خود در سال ۱۳۵۶ تا ۱۳۵۷ بمنظور استقرار حاکمیت ملت و خنثی نمودن اقدامات نیروهای ارتجاعی به جائی نرسید. اگر چه سرکوب و اختناق ۲۵ ساله استبداد شاهنشاهی نتوانسته بود بطور کامل جبهه ملی، احزاب، سازمانها و گروههای وابسته به آن را نابود سازد، ولی با پراکنده ساختن فعالان و قطع ارتباطات چنان رشد و گسترش آن را محدود کرده بود که هرگونه امکان بازسازی تشکیلاتی، در مدت کوتاهی که جنبش مردم اوج میگرفت عملا دیگر ممکن نبود.

 

بعد از انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ و استقرار استبداد جدید، مشکل سازماندهی همچنان باقی ماند. دستگاههای امنیتی حکومت اسلامی از همان ابتدا تلاش کردند جلو فعالیت همه گروههائی که برای استقرار حاکمیت ملی مبارزه میکردند را بگیرند. با ممنوع ساختن جبهه ملی و دستگیری فعالان آن حکومت بمرور این روش را اتخاذ نمود که به موازات سرکوب هرگونه اقدام تشکیلاتی به برخی از افراد امکان دهد به صورت فردی به ابراز وجود سیاسی بپردازند. آنهم به این شرط که اقدامات آنها نه تنها به پیوند تشکیلاتی و سازمانی نیانجامد بلکه بر ضد پیوندهای تشکیلاتی و سازمانی موجود عمل کند. هرگاه در این سالها صحبت تشکل، جلسه، کنگره و پلنوم به میان آمده است، تهدیدات، سرکوبها، ممنوع کردن ها، دستگیری ها وحتی قتل شخصیت های شناخته شده جبهه ملی صورت گرفته است.

 

“کنشگرانی” که امروز همچنان بصورت فردی تحت نام جبهه ملی فعالیت میکنند، نمیتوانند ادعا کنند که نسبت به علت “مسامحه” دستگاههای امنیتی بی اطلاع میباشند. این عده شنیده اند و میدانند که معاندین جبهه ملی از دستگاههای سرکوب حکومت اسلامی گرفته تا سازمانهای سیاسی که مخالفت ریشه ای با جبهه ملی و اهداف آن و سعی در تضعیف این سازمان دارند، دائما با طنز ادعا میکنند که چندین و چند جبهه ملی وجود دارد. آنها با وجود این اغلب با اقدامات غیر تشکیلاتی و تکرویهای خود وحدت سازمانی جبهه ملی را خدشه دار میکنند تا از فشار به نسبت کمتری که حکومت دینی برای چنین افرادی ایجاد میکند، بهره برند. تعجب از اینست که این افراد تکرو بجای فعالیت تحت نام خود، اصرار دارند این فعالیت ها را حتما تحت نام جبهه ملی و به صورتی انجام دهند که گویا از پشتیبانی تشکیلات جبهه ملی برخوردارند.

 

لزومی بر تاکید نیست که سازماندهی مردم و بخصوص جلب جوانان نسلهای جدید به کار منظم سیاسی – تشکیلاتی، پیش شرط موفقیت ما در مبارزه برای استقرار حاکمیت ملی و دموکراسی است. جبهه ملی زنده است و در اذهان ملیونها ایرانی آگاه به منافع ملی همچنان به حیات سیاسی خود ادامه میدهد.

بنظر ما علت شکست نهضت ملی در گذشته، نه در اهداف و اقدامات سیاسی آن، بلکه در نداشتن درک درست از اهمیت سازماندهی و تشکیلات بوده است. اهمیت جبهه ملی به ائتلافی بستگی دارد که از ۶۵ سال پیش تا کنون بین احزاب، سازمانها و افراد ملی طرفدار حاکمیت ملی با برداشتها و برنامه های گوناگون در زمینه اقتصاد و عدالت اجتماعی بوجود آمده است. از کسانی که وارد جبهه ملی میشوند تقاضا داریم با توجه به گذشته آبرومند این سازمان، فقط در فکر جلب توجه دیگران نباشند.

 

آنها نباید این تشکل را با روابط دموکراتیک حاکم بر آن، همچنان قبیله ای فرض نمایند که از فقدان رئیس قبیله در رنج است و اکنون دربدر دنبال سر دسته و رئیس میگردد. این تصور عهد عتیق که در ایران مدرن امروز میتوان بجای تکیه بر خرد جمعی، ارگانهای تصمیم گیری دسته جمعی، تابع رئیس قبیله ای شد که بجای همه فکر کند و تصمیم بگیرد، ناشی از یک عقب ماندگی فکری است که مختص جوامع استبداد زده دنیای سومی است.

 

خیر!
جبهه ملی از آغاز تشکلی در خدمت تحقق اهداف ملی بوده و نمیتوان در آن به صورت فردی عمل کرد. بنظر ما جبهه ملی باید هر روز بیشتر به یک سازمان سیاسی با دموکراسی درونی و مدرن تبدیل شود تا بتواند بر مشکلات ناشی از دنیای پیچیده و گلوبالیزه کنونی و بحران های خانمان براندازی که جمهوری اسلامی از خود به ارث خواهد گذاشت، غلبه نماید. کار دستجمعی در یک تشکیلات مدرن و امروزی اولین قدم در این جهت است.

 

 

سازمانهای جبهه ملی ایران درخارج از کشور
۱۹ دیماه ۱۳۹۳ برابر ۹ ژانویه ۲۰۱۵
info@iranazad.info

http://www.iranazad.info

 

 
 
بازگشت به صفحه اول  
 

ارسال به: Balatarin بالاترین :: Donbaleh دنباله :: Twitthis تویتر :: Facebook فیس بوک :: Addthis to other دیگران