بازگشت به صفحه اول  
 
 

پیام ها به جشن 130 امین زادروز دکتر مصدق در پاریس

این سند حاوی متن پیام های زیر است:

  1. آقای ادیب برومند رئیس شورای مرکزی و رهبری جبهه ملی ایران
  2. آقای دکتر حسین موسویان رئیس هیات اجرائی جبهه ملی ایران
  3. آقای دکتر هرمیداس باوند سخنگوی جبهه ملی ایران
  4. آقای مهندس عباس امیر انتظام مبارز ملی و قدیمی ترین زندان سیاسی ایران
  5. حزب ملت ایران از دبیر کل حزب آقای خسرو سیف
  6. آقای مجید زربخش
  7. آیت الله سیدحسین کاظمینی بروجردی از زندان اوین

 

پیام آقای ادیب برومند رئیس شورای مرکزی و رهبری جبهه ملی ایران:

به نام خداوند جان و خرد

سازمان های جبهه ملی ایران درخارج ازکشور

هم اندیشگان محترم، از قراری که آگاهی یافته ام در صدد تدارک جشنی فرخنده به مناسبت سالروز ولادت روانشاد دکتر محمد مصدق بنیانگذار جبهه ملی و رهبرنهضت ملی ایران هستید. باعرض تشکر از این حق گذاری شایسته امیدوارم با توجه به حیثیت و آبرو و نام درخشان جبهه ملی و شان والای دکتر محمدمصدق در این اقدام وطنخواهانه با توفیق یزدانی قرین و همراه باشید.

تهران – 29 اردیبهشت 1391

ادیـب بـرومـنـد

 

****

پیام آقای دکتر حسین موسویان رئیس هیات اجرائی جبهه ملی ایران:

گردهمائی ارجمند سالروز تولد مصدق

برای اینجانب موجب نهایت مباهات و سرافرازیست که سالروز تولد دکتر محمد مصدق را حضور شما یاران گرانقدر و اعضای محترم سازمان های جبهه ملی ایران درخارج ازکشور تبریک عرض نمایم.

به باور من کلمه «مصدق» امروز برای ایرانیان تنها یک نام برای آن بزرگ مرد تاریخ نیست، بلکه کلمه «مصدق» همچون واژه نمادینی است که آزادی، استقلال و عدالت را به اذهان مردم ایران متبادر مینماید. و لذا ارج گذاشتن به مصدق و بزرگداشت زادروز او به منزله تجلیل از آزادی و استقلال و عدالت است. آزادی و استقلال و عدالت همان آرمانهائی است که ملت ایران بیش از یک قرن است برای دستیابی به آنها تلاش میکند. و دریغا که جز در برهه هائی کوتاه هیچگاه به آنها دست نیافته است. 29 اردیبهشت سالروز تولدمصدق گرامی باد.

تهران – 29 /2 /1391

حسین موسویان

****

پیام آقای دکتر هرمیداس باوند سخنگوی جبهه ملی ایران:

هموطنان،

در روند تاریخ یک سده گذشته سرزمین اهورائی ما، ایران در تنگناهای سیاسی پیش آمده، رادمردانی آزاده و نواندیش در پرتو درک صحیح از شرایط جهانی وقت و بهره گیری از امکانات و مقتضیات روز و مدیریت داهیانه موفق شدند نه تنها جامعه را از نابسامانی های سیاسی وقت رهایی بخشند بلکه با استقرار نظم ونسقی مبتنی برارزش های مترقیانه روز به دست آوردهای سیاسی قابل توجه نائل شوند. دریغا که پیروزی های اولیه درعرصه های حقوقی و سیاسی بین المللی چون دیوان بین المللی دادگستری و شورای امنیت سازمان ملل به دلایلی که همگان آگاهیم به فرایند نافرجامی کشانده شد. بی شک یاد و یادآوری جایگاه و نقش تاریخ ساز آن بزرگان و برگزیدگان، همانند بزرگداشت یکصدوسی امین سال تولد دکتر محمد مصدق رهبر نهضت ملی ایران فرصتی است تا ما بار دیگر در مقام بازنگری فرایند کارنامه سیاسی شصت سال گذشته جامعه خود برآمده و ضمن اذعان به خوش باوری ها، اشتباهات و کژاندیشی های گذشته خود، اینک برآن شویم با ارزیابی صحیح از شرایط جهانی با درنظر گرفتن تمامی نویدها و زنهارهای موجود و فراتر از آن رویدادهای منطقه ای به ویژه خیزش مردمی در جهان عرب، با تاکید هرچه بیشتر برمبانی مشترک راه وحدت و یگانگی را به منظور کسب آزادی های اساسی که یکصد و اندی سال پیش پدرانمان در راه تحقق آن نقدجان باختند که ترجمان و معنای امروزی آن در ارزش های آزادی، مردم سالاری، حقوق بشر و حکومت قانون خلاصه شده است، بیش ازپیش کوشا باشیم. البته در این رهگذر باید هوشیارانه ایران از خطراتی که در پیش است مصون داشته شود و وحدت و یک پارچگی تاریخی و سرزمینی را با در نظرگرفتن ارزش ها و مقتضیات روز پاسدار باشیم. امید که درایت، خردمندی، جهان بینی و واقع نگری نصب العین تصمیمات ما در راهی که درپیش گرفته ایم باشد.

تهران – دکتر داود هرمیداس باوند

2/4/1391

****

پیام آقای مهندس عباس امیر انتظام مبارز ملی و قدیمی ترین زندان سیاسی ایران:

20/2/1391

به نام خداوند جان و خرد

پیام به مناسبت فرا رسیدن روز 29 اردیبهشت ماه

صدوسی سال قبل در چنین روزی، در بیست و نهمین روز از دومین ماه بهار سال 1261 نوزادی در ایران زمین چشم به جهان گشود که بعدها به برجسته ترین چهره سیاسی تاریخ معاصر ایران تبدیل شد. او محمد مصدق نامیده شد. مردی که به مصداق نامش نمونه صداقت و موید راستی و راستگویی در ابراز عشقش به میهن بود. بزرگ مردی که بعدها در نحوه عملکرد خود در عرصه پرتلاطم سیاست، و در یکی از پرآشوب ترین مقاطع تاریخی کشورمان، با نقش آفرینی هایی ویژه احترامی جاودانه نزد ایرانی و غیرایرانی از خود به جا گذاشت. میهن دوستان را غرق در غرور و دشمنان استقلال و آزادی ایران را حیرت زده و عصبانی کرد. این غافلگیری تاریخی حس انتقام را در آنهایی برانگیخت که خود را قیم ملت ایران می دانستند؛ حاکمان مطلقی که در راستای دستیابی به منافع ملی، خود خواهان قربانی کردن بسیاری از جوامع بشری زمان بودند. اما روزگار چه بازی ها دارد! چراکه همین حاکمان مطلق پس از گذشت چندین نسل، زبان به ابراز شرمندگی و ندامت از عملکرد خود در برابر ملت ایران گشودند. گرچه مصدق دیگر نبود تا ببیند و بشنود ولی اگر بگوئیم که این اعتراف تاریخی، حتی اگر خیلی هم صادقانه نبوده باشد، صرف ابراز آن برای ملت ایران یک پیروزی، یا بهتر بگوئیم یک امتیاز درخشان در بازی سیاسی، به ارمغان آورد. امتیازی که ما کسب آن را بایستی مدیون عملکرد سیاستمداری با تدبیر و دوراندیش دانست که مسبب این سربلندی جاودانه بوده و نامی نیک از خود در لابه لای صفحات تاریخ معاصر برای خوانندگان نسل های بعدی به جا گذاشت.

زنده یاد دکتر محمد مصدق در طول دوره حضورش در صحنه سیاسی ایران براساس عقاید و باورهایش، که نشأت گرفته از عشق به وطن و هموطن بود، در اثر رفتارهای خود تبدیل به چهره ای تاریخ ساز شد که آینده دور و نزدیک ملت ایران را دگرگون ساخت. گرچه او به لحاظ کمّی حضوری کوتاه داشت لیکن کیفیت کارهای سیاسی اش آنچنان بود که نسل های بعدی تا به امروز بتوانند، البته در صورت خواستن، ملی گرایی و وطن دوستی راستین را از طریق بهره گیری از تاکتیک پاسداری از آزادی و آزادگی و احترام به رأی و خواسته ملت و در راستای هدف های میهنی، که همانا ساختن ایرانی آباد است، فرا گیرند. استفاده از این تاکتیک همزمان با گزینش یک راهبرد صحیح در رویارویی با جهان بیرونی که نه تنها بتواند امنیت داخلی و تمامیت ارضی را حفظ نماید، بلکه حافظ ثروت و استعدادهای خدادادی ملت ما باشد یعنی همانا خواسته قلبی مصدق برای میهن و ملتش.

او ایران را آنچنان قوی و سربلند می خواست، که در صورت شکوفا شدن استعدادها و بهره گیری صحیح از منابع خدادادی، تحتِ مدیریتِ دولتمردانی دلسوز و مدبر، بتواند در جهان و نزد جهانیان حرفی برای گفتن داشته و آن اعتبارِ در خورِ خویش را به دست آورد.

مصدق بزرگ به ما آموخت چگونه می توان به تعهدات میهنی تا آخرین لحظه حیات وفادار ماند، نومیدی به خود راه نداد و با مقاومت در برابر گزینه پرجذبه و حتی گاهی توجیه پذیر جلای وطن، از میدان به در نرفت. او به ما آموخت چگونه در بزنگاهی که عرصه برای ما تنگ تر از همیشه می گردد، و روشنایی درون قفس کم سوتر می شود، با تمام توان مقاومت کرده و ایران عزیز را تنها نگذاشت.

چه بسیار انسان هایی بوده و هستند که با اعتقاد به راه و آرمان های مصدق توانسته اند وفای به عهد خود را با فنا کردن زندگی خود و فرزندانشان، و در راستای تحقق آمال ملی و میهنی، به ثبوت رسانند. اینجانب نیز از نوجوانی، و طی سال های پایانی دبیرستان، به جمع شیفتگان راه مصدق پیوستم. در طول این سال ها همواره سعی نمودم دروسِ صداقت مداری و وطن دوستی را که نه تنها از مصدق بزرگ، بلکه از سایر ایران دوستانی آموخته که در طول ادوار مختلف، و در مقاطع حساس تاریخی، عشق خود به وطن را ایثارگونه نشان داده بودند، همواره در ذهن مرور و در عمل تمرین نمایم. بنابراین سال ها قبل راه این بزرگان را به طور خودخواسته برگزیدم و امیدوارم، گر روزگار امانم دهد، تا آخرین لحظه حیاتم راه من راه خدمت به وطن باشد. اکنون شصت وسه سال از زمان این گزینش می گذرد و من متعهد و مصمم همچنان در راهم. در طول این سال ها هرگز از تمرین آنچه آموخته ام باز ننشسته و سال های متمادی زندان را، بدون آنکه ذره ای از اصول اعتقادی خود منحرف گردم پی در پی گذراندم بنابراین محرومیت از آزادی را پذیرفته، و با اندوه بسیار گذر عمر را نظاره کرده و به فرصت های از دست رفته زندگی ام افسوس می خورم.

فرصت هایی که گر داده می شدند می توانستند مرا در تحقق بخشی از برنامه ها و آرزوهایم برای ساختن ایران یاری نمایند. اگر در میان این سختی ها، به زجر غیرقابل توصیف و توان فرسای سی وسه سال محرومیت از دیدار فرزندان نیز اشاره کنم. آنگاه به گزاف نخواهد بود اگر بگویم چه هزینه ای را به جان خریده ام تا همچنان رهرو راه آموزگاران بزرگم باشم! فقط و فقط از پروردگار خواهان آنم که یاری ام دهد تا بتوانم تا آخرین لحظه حیات، و تا زمان اثبات بی گناهی و حقانیتم در راه تحقق آرزوهایم برای ایران و ایرانی به پیمودن این راه دشوار ادامه دهم.

از این ها که بگذریم، در حال حاضر به درگاه پروردگار شکر می کنم که در چنین روزی می توانم از راه دور، با جسمی خسته و مانده لیکن قلبی پر امید، و ضمن عرض تبریک مجدد به مناسبت آغاز سال نو، فرا رسیدن روز 29 اردیبهشت را به همه هموطنانم، و همه آنانی که دوستدار ایران بوده و از راه دور و نزدیک حافظ حرمت و بزرگی آن هستند، تبریک عرض نمایم.

اینجانب تمامی امیدم به جوانانی است که بتوانند از طریق تلاش در راه تحصیل علم و به روز شدن با اطلاعات و فن آوری های نوین، و کوشش در جهت شکوفا کردن استعدادها و بروز خلاقیت ها، به تدریج خود تبدیل به مهندسانی گردند که امیدوارانه امکان دوباره ساختن وطن را باور دارند. نیروهای  مفید و سازنده ای که در راه جبران خسران های مادی و معنوی و ضایعات اسف بار فرهنگی و اخلاقی تا احیای دوباره جامعه ای سالم و بانشاط از هیچ تلاش و کوششی دریغ ننمایند.

بنابراین با دستانی بسته، لیک چشمانی منتظر و با نگاهی پر امید سپاس قلبی ام را نثار آنانی می نمایم که علاقمند به آشنایی با مرام و دیدگاه مصدق بزرگ هستند. کسانی که می توانند با مطالعه تاریخ، و با رجوع به مستندات تاریخی، خود قضاوت نمایند و در صورتی که نتایج برایشان توجیه پذیر و مثبت بود، عزم خود را جزم کرده و صد البته با توجه کامل به شرایط روز ایران و جهان، قدم در راه ساختن ایران فردا بردارند. آنها بدون شک خواهند توانست در اقدامات خود به بازپروری جامعه ای سالم و پویا موفق گردند. جامعه ای که بتوان در آن آزادی و آزاداندیشی، احترام به حقوق یکدیگر، و ارتباط ناوابسته استثمارگونه به قدرت های دیگر ضمن ایجاد روابط قابل قبول با آنها و در نهایت اعتلای فرهنگ ایران زمین را به راحتی تجربه کرد. توصیه ام به نسل جوان و به تمامی جوانان ایران دوست این است که همواره مطالعه کنند، عملکردها را بسنجند و نتایج حاصله از هر یک را در کفه های ترازوی عدالت تاریخی قرار دهند. پس از قضاوت و به دور از هرگونه تعصب، از آنچه لازم و مفید می بینند بهره بگیرند. وقتی در نهایت و پس از فرا گرفتن آموخته های لازم علمی داوطلب خدمت به میهن شدند راه عمل خود را انتخاب نمایند. اگر در این راستا پیروی از کلان افکار میهن دوستانه مصدق بزرگ به ذائقه سیاسی آنان نزدیک تر بود آگاه باشند که راه مصدق راه آسانی نیست، عشق می خواهد و پایداری، اعتماد به نفس می خواهد و عزمی راسخ، و در نهایت غلبه بر هوای نفسانی در برابر نور خیره کننده جلال و جبروت روزگار! در این باب، خانم شیرین سمیعی در کتابشان تحت عنوان «در خلوت مصدق» چه گویا و پرمعنا او را توصیف کرده اند:

«به او بالیدن چه آسان و چو او زیستن چه مشکل.»

در پایان، از پروردگار بزرگ خواهان شادی روان مصدق بزرگ، پر رهرو بودن راهش، و سلامتی همه پویندگان این راه می باشم. از راه دور به یکایک شما که به رغم نسل ها فاصله با دوره مصدق از روی عشق و علاقه، و از طریق مطالعات تاریخی، خود را آشنای راه و مرام او کرده و در آن سوی آب ها با برپایی بزرگداشت ها و گرامیداشت ها برای این بزرگ مرد حافظ نام نیک و یاد پرخاطره اش در دل همه ایران دوستان هستید درود می فرستم.

با احترام و ارادت

عباس امیرانتظام

تهران ـ 29 اردیبهشت سال 1391

 

****

پیام حزب ملت ایران از دبیر کل حزب آقای خسرو سیف:

پاینده ایران

ای آفریدگار پاک

ترا پرستش می کنم و از تو یاری می جویم

پیام حزب ملت ایران به همایش زادروز مصدق بزرگ

هم میهنان عزیز رهروان مصدق بزرگ

سلامهای گرم مرا همراه با درودهای بی کران به روان پاک تمامی جانباختگان بزرگ راه آزادی، استقلال و مردمسالاری ایران بپذیرید.

دوستان ما در حزب ملت ایران بر این باوریم تا ظلم هست مبارزه هست آنچه پر اهمیت است درس آموزی از شکست هاست تا با اندریافت آموزه های حکیمانه مصدق «با چشمان باز مراقب خانه کهنسال خود باشیم»

باشندگان گرانسنگ

یاران شما در حزب ملت ایران با بیش از 56 سال مبارزه ی بردوام به پیروی از رهبران راست قامت خود داریوش و پروانه فروهر تنها راه برون رفت از بن بست کنونی را همبستگی ملی برای برپایی سامانی مردم سالار به دور از هر گونه تبعیض جنسیتی و قومی به دور از خشونتهای میهن بر باد ده، به دور از بگیروببند و زندان جوانان و فرهیختگان کشور می دانند

از تاریخ درس بگیریم، از اختلاف بپرهیزیم، از منیت ها بکاهیم از کوچک شمردن یاران و هم اندیشان پرهیز کنیم. مرده باد و زندهبادها و تهمتها ما را به جایی نمی رساند به یگانگی و زیست شرافتمندانه ملتمان در جهان ملت ها بیاندیشیم که ملتمان دوران فضیلت سوزی را سپری می کند به ویژه در شرایط حساس کنونی جهان و منطقه با دیپلماسی شعاری و واکنشی کار بدستان جمهوری اسلامی تمامیت ارضی کشورمان نیز از هر سو با تهدید و خطر روبرو شده است. یکدل شویم و در راستای جبههی همبستگی ملی براساس رهنمودهای بزرگ مرد تاریخ مصدق برای استقرار حکومتی مردم سالار به تلاش برخیزیم.

عزیزان، آگاهی و همبستگی بیش از هر سلاحی کارساز خواهد بود بکوشیم این دو عنصر بنیادین را به دور از تعصب و خود محوری ها در متن مبارزات خود وارد کنیم، بکوشیم تا سازمانهای سیاسی و مدنی باور به ایران، به آزادی، به نا وابستگی، به مردم سالاری و عدالت اجتماعی در یک فرآیند سنجیده براساس رهنمودهای مصدق هم داستان شوند تا یک بار دیگر آزادی به میهنمان بازگردد و عزیزان درون و برون یکدیگر را در آغوش کشیم که:

«هر جدایی یک مرگ و هر ملاقات یک رستاخیز است»

حزب ملت ایران سنگر راستین پیروان مصدق به همراه صمیمانه ترین شادباش برای هر چه پربارتر بودن همایش زادروز مصدق در راستای وحدت ایرانیان آرزوی پیروزی و برای تک تک شما امید همبستگی و یگانکی دارد.

برقرار باد اتحاد حزبها و نیروهای آزادی خواه، استقلال طلب ایران

برچیدن زندان سیاسی خواست ملت ایران است

اتحاد، مبارزه، پیروزی

پیروز باد ملت

خسرو سیف

تهران 3 تیر 1931 خورشیدی

****

 

پیام آقای مجید زربخش:

دوستان گرامی هیأت اجرائی  سازمانهای جبهۀ ملی ایران در خارج از کشور!

ازدعوت شما برای شرکت درمراسم صد وسی امین سالروز تولد دکتر مصدق سپاسگزارم . بسیار متأسفم که به دلیل قرار قبلی برای نشست دیگری درهمان روز در آلمان ، نمی توانم در این مراسم شرکت کنم.

دکتر مصدق مظهر مبارزه برای آزادی واستقلال ایران و پایداری خستگی ناپذیردردستیابی به این هدف بود. و به مثابه نماد استقلال واقعی درتاریخ ایران باقی ماند.

برگزاری مراسم بزرگداشت این چهرۀ برجستۀ تاریخ کشورما طبعاً به بزرگداشت وارج گذاری محدود نمی شود، بلکه مهمترازآن باید در بهره گیری وآموزش از اودرانجام وظایف پیشاروی و پایداری ما درمبارزه برای آزادی و رهائی ایران وحاکمیت مردم برسر نوشت خود بازتاب یابد. وفاداری به مصدق درپایبندی به هدف هایی است که او تا آخرین لحظه های حیات درآرزوی تحقق آنها بود.

 اندیشۀ ایرانی آزاد ومستقل و رویای رهائی از نفوذ وسلطۀ بیگانگان، رهائی ازاستبداد وعقب ماندگی انگیزۀ تلاشهای خستگی ناپذیری بود که مصدق به بهای زندان و تبعید، سالها پیش ازملی شدن نفت آغاز نمود: مخالفت با کاپیتولاسیون ومصونیت اتباع دولتهای خارجی، مخالفت با دولت مولود کودتای 1299، مخالفت با به سلطنت رسیدن رضا خان وسپس دیکتاتوری وی ، مخالفت با تمدید قرارداد تحمیلی نفت ... از جمله این تلاش ها بود.

دکترمصدق پس از شهریور1320 با بهره گیری از فضای بازایجاد شده وتشخیص درست لحظه وشعارهای مناسب به پیکاری جدی برای استقرارآزادی و حقوق مردم وپایان دادن به سلطۀ بیگانگان برخاست. درابتدا کوشید با شعارانتخابات آزاد و تشکیل مجلس شورای ملی از نمایندگان واقعی مردم شرایط را برای حاکمیت مردم و حاکمیت ملی فراهم سازد. موانع وسدهای عبور ناپذیر تأمین انتخابات آزاد سرانجام وی را به مبارزه مستقیم با این موانع یعنی دولت انگلستان، دربارو عوامل بیگانه و شرکت نفت به مثابه کارگزار و کارگردان سیاست و نفوذ سلطۀ انگلیس کشاند.

مبارزۀ مصدق علیه سلطۀ انگلیس و برای ملی کردن صنعت نفت و پیروزی جنبش مردم در این مبارزه به افسانۀ توانمندی و شکست ناپذیری قدرتهای بزرگ جهانی وناتوانی مردم در برابراین قدرتها پایان داد. این تجربه آشکار کرد که مردم وجنبش همگانی آنها قادر است با مبارزۀ پیگیر خود بزرگترین امپراطوری جهان را به زانو در آورد.

این تجربه وآزمایش بزرگ تاریخی ،اعتماد به نفس تازه ای ،فراترازمرزهای ایران، درمیان ملل استعمارزده بویژه در میان مردم خاورمیانه بوجود آورد و مصدق را به نماد مبارزه ضد استعماری در سراسر منطقه تبدیل کرد.

دکتر مصدق ملی شدن نفت و رهائی ازسلطۀ بیگانگان را آغازی برای رشد و شکوفائی کشور و اتخاذ سیاست اقتصادی غیر وابسته و بدون اتکاء به درآمد نفت می دانست و صدور نفت برای تأمین هزینه های روزمره و تأمین بودجۀ دولت را  "حیف و میل ثروت ملی" می نامید.

 امروز برای نسلی که در برابرحاکمیت نظام فاسد، واپس گرا و ضد آزادی جمهوری اسلامی قرار دارد و در پی رهایی از آن است ، اتکاء به خود در مبارزه با این نظام و در برابر مداخلۀ خارجی ، ترجمان واقعی بزرگداشت مصدق والهام ازاوست.

مصدق با قاطعیت و درعین حال اعتدال، فارغ از جاه طلبی ها وسیاست بازی ها و با افشای کسانی که "بنام منافع مردم" تن به سرسپردگی و زدوبند با بیگانگان می دادند، با موضعی شفاف و صریح برای ایرانی آزاد ومستقل مبارزه می کرد.

پرچم مصدق پرچم مبارزه با هرگونه دخالت خارجی و با عوامل و وابستگان به آن، پرچم اتکاء به مردم، پرچم مبارزه با استبداد و ایستادگی بدون تزلزل دراین مبارزه است. برافراشته نگه داشتن این پرچم همانا پایداری و استقامت بر روی این اصول است.

با درودهای فراوان و آرزوی موفقیت

مجید زربخش

 21 ژوئن 2012

 

پیام آیت الله سیدحسین کاظمینی بروجردی از زندان اوین:

«دکتر محمد مصدق، به دنبال نفت منهای استعمار بود»

یکی از مظلومان عصر حاضر، دکتر محمد مصدق است. او گرچه در نیم قرن قبل، زندگی می کرده، اما، امروز، درمحکمه استبداد دینی، نه یک متهم است، بلکه  مجرمی دین فروش و مذهب ستیز است، این برخورد غیرانسانی و وحشی مآبانه، تنها ، نصیب این رجل سیاسی دلسوز ایران نشده، بلکه تمامی آزادیخواهان و عدالت پیشگان را مورد هدف قرار داده، جبهه ملی، سوابق آزادیخواهانه داشته که مغضوب تاریخ نگاران انقلاب تحمیلی کشور شده، نهضت آزادی، اسلام خواهان دیکتاتور ستیزند که در سی و سه سال قبل، وسیله انتقال دو رژیم بودند و خود را قربانی مطامع سیری ناپذیر شریعت مداران آدم خوار کردند و برچسبی بر اهداف ستمکارانه روحانیون وطن فروشی شدند و مزدشان را چه اسفناک گرفتند و با مرگشان، افشای ماهیت حکام منادی زر و زور و تزویر، نمودند، مصدق نیز برای پایداری سرزمین مقدسمان، خویش را به خدمت مصلحت زمان آورد و هستی خود را فدای نجات این آب و خاک عزیز کرد، مصدق، یک مومن بی ادعا بود و یک سرباز صادق که لقبش، نمود آسمانی بر خصایص واقعی او بود، نفتی را که او از بیگانگان، ستاند، اکنون ، مخارج بقای اسد و حیات نصرالله لبنانی گشته و قول و قرار بنیانگذار این حکومت ، در سی و سه سال قبل، در تبدیل این مملکت به یک بهشت بی بدیل، به فراموشی سپرده شده و نان سفره هموطنان دست و پا بسته و زبان، بریده، صرف سنگرسازی ها در بحرین و عراق و سوریه و لبنان  گشته، آقای کاشانی، ازخاک برخیز و این نکبت روحانیت سیاسی را بنگر که تشییع را لجن مال کرده و ابوالقاسم کاشانی، آرزوی حاکمیت دینی را دنبال می کرد و الان، گندآبی در این دیار به همان نام و نشان، منعقدست، گناه نابخشودنی محمد مصدق مخالفت با آخوندیسمی بود که زیر عمامه اش، حب دنیا بود و زیر عبایش، زیاده خواهی و در مدخل نعلینش، خودکامگی و شهوت رانی، هم اکنون، تاریخ نویسان مزدور و بی شرم، تقویم نگاران وارونه نویسی، هستند که در سیاهکاری و خدعه گزینی دست بنی امیه را در اهانت به علی، بسته اند و یزید را در تخریب حسین ، رو سفید نموده اند. باری،همچنانکه دکتر محمد مصدق، به دنبال نفت منهای استعمار بود، من نیز در پی استقرار دیانت جدای از سیاستم و در این باب، هفت سالست که بدون درمان و وکیل، شکنجه می شوم.

سیدحسین کاظمینی بروجردی

انتشار پیام ها از:

هیات اجرائی سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور

مهندس کامبیز قائم مقام ـ مهندس بهمن مبشری - دکتر همایون مهمنش

8 تیرماه 1391 برابر 28 ژوئن 2012

info@iranazad.info

http://www.iranazad.info/

 

 
 
بازگشت به صفحه اول  
 

ارسال به: Balatarin بالاترین :: Donbaleh دنباله :: Twitthis تویتر :: Facebook فیس بوک :: Addthis to other دیگران